تحلیل آینده رابطه ایران و آمریکا و تاثیر آن در صنعت موتورسیکلت ایران

به گزارش موتورسیکلت نیوز، محمدعلی نژادیان گفت: در سال 1396 مقاله ای با نام «آمریکا با هیچکس نیست» در نشریه چشمه دانشگاه تربیت مدرس متعلق به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نوشتم و به تحلیل سیاست های آمریکا در قبال ایران بر اساس اسناد سری منتشر شده آمریکا پرداختم که در ادامه به تشریح آن خواهم پرداخت. همچنین در مقاله ای دیگر که در سال 1394 در نشریه «خودرو امروز» نوشتم، به دلیل پیشینه آمریکا و پروژهای آنها دقیقا در هنگام توافق برجام پیش بینی کردم که با آمدن دولت های جدید گروه 1+5 با بدعهدی و بهانه تراشی آنها روبرو خواهیم شد و با تحریم های دیگری مواجه می شویم که همین اتفاق نیز رخ داد. همچنین تذکراتی را در این خصوص در کتاب «موفقیت شناسی اقتصادی در راستای حمایت از تولید داخلی» در سال 1397 نوشتم که سال گذشته این کتاب به عنوان کتاب برتر دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شد.

وی اذعان کرد: در حال حاضر گمانه زنی های بسیاری برای برگشتن به برجام و انجام تعهدات توسط آمریکا و ایران مطرح است ولی باید در نظر داشت که بایدن معاون اوباما بود و بدترین تحریم ها علیه ایران توسط این تیم وضع شده و قطعا اگر اوباما و تیم او طی چند سال گذشته بر سر کار بودن بدعهدی های بسیاری را از آنها می دیدیم.

نژادیان عنوان کرد: اوباما، همان فردی است که گفت اگر چاره داشتیم پیج و مهره های فناوری هسته ای ایران را می کندیم و دور می انداختیم و با توجه به غالب بودن تصمیم های گرفته شده در اتاق های فکر آمریکا، در نتیجه اگر نرمشی از طرف مسئولان این کشور رخ دهد، موقتی خواهد بود و در نهایت آنها سیاست های سری و پشت پرده خود را پیاده می کنند. پس مناسب است فعالان صنعت موتورسیکلت ایران نیز برای برنامه ریزهای بلند مدت خود این موارد را مد نظر داشته باشند تا ضرر سنگین نکنند.

پروژه قرن جدید آمریکایی و ایجاد خاورمیانه بزرگ و جدید

نژادیان گفت: یکی از عوامل مهمی که می تواند برخی از مسئولین و مردم را به سوی (اقتصاد مقاومتی) سوق دهد رسیدن به این نتیجه است که برای حل مشکلات و پیشرفت کشور نگاه به آمریکا اشتباه بزرگی است. البته طبق یکی از بندهای (سند چشم‌انداز جمهوري اسلامي ايران در افق 1404 هجري شمسي) که توسط مقام معظم رهبری در 13 آبان 1382 به سران قوای سه گانه ابلاغ شد، جامعه ايراني باید (داراي تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حكمت و مصلحت) باشد. قابل ذکر است که این عبارت یعنی با جهان تعامل داشته باشیم ولی باید (هوشیارانه) باشد!

وی اظهار کرد: از این رو اگر برگه های تاریخ را ورق بزنیم خواهیم دید که آمریکا کارنامه و سابقه درخشانی نسبت به کشورهای خاورمیانه و مخصوصا ایران ندارد و تجربه ثابت نموده که آمریکا به فکر (گسترش عدالت، پیشرفت و استقلال) کشورهای دیگر نبوده و نخواهد بود. زیرا آقای اوباما نیز که با شعار (تغییر) آمد در عمل همان سیاست های خصمانه قبلی سیاست مداران دیگر را با روش ها و ادبیاتی دیگر نسبت به ایران و کشورهای منطقه اجرا کرد!

نژادیان گفت: حال اگر بر حسب زمان از (اسرائیل، عربستان و برخی از کشورهای دیگر) دفاع می کند و یا اگر به ایران و بعضی کشورهای دیگر حمله دیپلماسی یا نظامی می کند و یا بعضا جنگ های نیابتی راه می اندازد فقط به خاطر منافع خودش است و اکثر درگیری های ایجاد شده در خاورمیانه و… در دهه های گذشته یک سر آن به آمریکا و یا مزدوران آنها باز می گردد که دلیل اصلی آن (ایجاد خاورمیانه بزرگ و جدید) برای تسلط و بهره برداری بهتر، از این منطقه بوده است.

سیاست ها و دست های پشت پرده آمریکا

وی عنوان کرد: علاوه بر تجربه های تاریخی می توان به “(پروژه قرن جدید آمریکایی) که در سال 1997 جهت تسلط آمریکا بر جهان شکل گرفت نیز استناد نمود. این پروژه توسط برخی از سیاست مداران آمریکا مطرح شد. آن ها در سپتامبر 2000 برنامه‌ی اصلی خود را در گزارشی تحت عنوان (بازسازی سیاست‌های دفاعی آمریکا: استراتژی، نیروها و منابع برای قرن جدید) با این مقدمه منتشر کرد: 

 (ایالات متحده تنها ابرقدرت جهان است و این کشور با داشتن قدرت نظامی برتر، رهبری تکنولوژیکی دنیا و برخورداری از بزرگترین اقتصاد دنیا، باید استراتژی خود را بر حفاظت و گسترش موقعیت خود بنا کند)… 

 در این گزارش اشاره شده بود که (برای انجام چنین پروژه‌ای نیاز به مدت‌زمان طولانی و وقوع برخی وقایع فاجعه‌آمیز است)! حال این خود سندی بر تفکر حکومت حاکم بر آمریکا و دست های پشت پرده آن است که توسط موسسه های تحقیقاتی و اتاق های فکر آمریکا پی ریزی می شود. 

قابل ذکر است که با پیروزی جورج دبلیو بوش در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۰ و ورود به کاخ سفید در سال ۲۰۰۱ آقای (دیک چنی) یکی از مؤسسان اصلی پروژه به عنوان معاون بوش انتخاب شد و مردان پشت پرده در پروژه به سِمت‌های کلیدی در وزارت خارجه و دفاع آمریکا انتخاب شدند. آن‌ها بلافاصله به تحقق برنامه‌ی استراتژیک خود پرداختند.

نژادیان گفت: یادمان نرود آمریکا صدام و قذافی را که به او اعتماد نمودند سرنگون کرد و اکنون شرایط نابسامان و ناامن این دو کشور را به وضوح می بینیم و این خود گویای یک نتیجه بزرگ در تاریخ کشورها است که اعتمادکردن و اعتبار دادن به استکبار کاری عبث است. زیرا در منطقه خاورمیانه مستکبرین همیشه به دنبال سه دلیل اصلی و مهم بوده اند:

1- ایجاد جنگ به خاطر فروش تسلیحات.

2- سرنگون کردن انقلاب مردمی به دلیل این که ریشه انقلاب مردمی، خودشناسی است و نتیجه آن استقلال و خوداتکایی ملت هاست و این با سیاست چپاول و استعمار ملت های خاورمیانه، توسط زورگویان منافات دارد.

(همانطور که در حال حاظر مشاهده می کنید آن قدرت ها همچنان در خاورمیانه به این سیاست خود ادامه می دهند).

3- تسلط و چپاول نفت و گاز کشورهای خاورمیانه و بهره های اقتصادی و سیاسی دیگر.

حال این موضوعات نشان می دهد که سیاست آمریکا نسبت به خاورمیانه (تسلط) است نه (اصلاح) و معمولا این تسلط را به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق مزدوران خود مدیریت نموده و از هر روشی که بتواند سعی می کند به اهداف خود برسد.

وی افزود: درنتیجه افرادی که در داخل رابطه با آمریکا را یگانه مسیر پیشرفت ایران می دانند حداقل ظلم های آمریکا به ایران را با دید واقع بینانه تر بررسی نمایند و بحران ها، شرایط و ناهنجاری های سیاسی، اقتصادی و… فعلی این کشور را مورد ارزیابی قرار بدهند و اسرائیل و عربستان نیز زیاد از لبخند ها و حمایت های سیاسی آمریکا خوشحال نباشند چرا که اگر روزی منافع آمریکا ایجاب نماید همان اتفاقی که در عراق و لیبی برای حکومت های آنها افتاد برای اسرائیل و حکومت حاکم در کشور عربستان نیز خواهد افتاد!

 از این رو اگر تاریخ را مرور نماییم و منطقی و بدون حساسیت به سیاست های آمریکا نسبت به همه دنیا بنگریم خواهیم دید بهترین راه حل مشکلات و پیشرفت کشور (اتکا به منابع و توان داخلی خود و اعتماد نکردن) به سیاست های آمریکا است. 

در نهایت نژادیان گفت: که کوتاه آمدن در برابر استکبار پایان کار نیست بلکه اول کار است و تا سلطه کامل پیدا نکند دست از فشار و بدعهدی بر نخواهد داشت.