معرفی برادران امیدوار اولین جهانگردان موتورسوار ایرانی

به گزارش موتورسیکلت نیوز، برادران امیدوار. عیسی (متولد سال ۱۳۰۸ در تهران) و عبدا… امیدوار (متولد سال ۱۳۱۰) دو برادر جهانگرد، پژوهشگر و مستندساز ایرانی هستند.
مرحله نخست سفر هفت سال به درازا انجامید. در این مرحله آنان پس از گذر از کشورهای افغانستان، پاکستان و هند، بهسوی تبت و سپس آسیای جنوب شرقی و استرالیا سفر کردند. با گذر از اقیانوس آرام به آلاسکا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی سفر کردند. سرانجام با گذر از اقیانوس اطلس وارد اروپا شدند.

آن دو در اقامت کوتاه خود در اروپا با انتشار مقالات پژوهشی مربوط به سفرهایشان و مصاحبه با رسانهها، منابع مالی مورد نیاز برای مرحله دوم سفر خود را تأمین کردند. برادران امیدوار در سال ۱۳۴۰ مرحله دوم سفرهای جهانگردی خود را با خودروی ون دوسیلندر دریافتی از شرکت خودروسازی سیتروئن، از مرز کویت آغاز کردند. سپس با گذر از عربستان سعودی وارد آفریقا شدند.

آنها در این سفر توانستند اولین فیلم رنگی را از خانه خدا تهیه کنند. موزه برادران امیدوار در بخش شمال غربی مجموعه فرهنگی تاریخی کاخ سعدآباد، اولین موزه انسانشناسی در ایران است که در دو نگارخانه آن آثار اهدایی برادران به معرض نمایش گذاشته شده و در نگارخانه سوم هم فیلم و عکسهای گرفتهشده توسط این دو برادر به نمایش درمیآید.
در این موزه علاوه بر حیوانات و حشرات تاکسیدرمیشده میتوان عاج و پای فیلهایی که از آفریقا آوردهاند، استخوان نهنگی که با آن چاقو و شمشیر ساختهاند، ابزارآلات شکار و موسیقی قبایل آفریقایی و آمازون را دید. یکی از آثار هیجانانگیز این موزه سر انسان بومی است که توسط یک قوم بدوی به طرز عجیبی کوچک شده است.
برادران امیدوار نخستین جهانگردان ایرانی و نخستین مسافر آسیایی قطب جنوب و شمال (عبدا… امیدوار) هستند. هماکنون عبدا… در شیلی و عیسی در تهران زندگی میکند و یکشنبه اول هر ماه در موزه با علاقهمندان دیدار میکند.»
برادران امیدوار در اولین قدم باید موتورسیکلتی خریداری میکردند که بتواند در مسیر پرپیچ و خم جاده ها تاب بیاورد؛ البته همین را هم باید تجهیز می کردند. عیسی امیدوار میگوید:
موتورسیکلت را با کمک برادران تضامنی از انگلستان وارد کردیم. خودمان یک صندوق برای موتور درست کردیم و گاردهایی هم از جنس فلز برای اطراف آن ساختیم که حکم سپر را داشتند. به جز صندوق بار که وسایل مان را در آن قرار داده بودیم، یک باک یدک هم برای بنزین درست کردیم که در طول سفر خیلی به کمک مان آمد چون آن زمان، مثل الان نبود که همه جا پر از بمب بنزین باشد.
عیسی و عبدالله بودجه ای را که در اختیار داشتند، به دو بخش تقسیم کردند. با بخشی از آن پول، وسایل سفرشان را تهیه کردند و با بخشی دیگر، پول و سکه طلا خریدند. «هرکدام ۹۰دلار برداشتیم و چند سکه طلای آن زمان را به قیمت ۸۰ تومان خریدیم. البته فقط پول را خرج کردیم و سکه ها را بعد از ۱۰ سال با همان قیمت هشتاد تومان فروختیم.»

دمشون گرم
چه کیفی کردن
جالبه که قیمت سکه بعد از ده سال تکون نخورده ینی تورم صفر