
هوندا با در اختیار داشتن ۶۷ درصد از بازار موتورسیکلت برزیل، قصد دارد با سرمایهگذاری ۳۰۰ میلیون دلاری برای نوسازی کارخانه خود، این سهم را حتی بیشتر کند.
به گزارش موتورسیکلت نیوز، اگر بیشتر عمر خود را در ایالات متحده سوار بر موتورسیکلت شدهاید، بهراحتی میتوانید آن را وسیلهای برای تفریح آخر هفته یا سرگرمی پرهزینه ببینید. اینجا موتورسیکلتها ماشینهایی هستند که برای سرگرمی سوار میشوید، نه از روی نیاز. اما پا را از ایالات متحده فراتر بگذارید، داستان کاملاً تغییر میکند. در بسیاری از نقاط جهان، موتورسیکلتها کالای لوکس نیستند. بلکه راهی برای بقا هستند. در جاهایی مانند برزیل، هند و فیلیپین، مردم با دو چرخ کار میکنند، سفر میکنند و زندگی روزمره خود را میگذرانند.
در چنین بستری است که حرکت اخیر هوندا در برزیل معنای کاملاً متفاوتی پیدا میکند. این شرکت تازه ۳۰۰ میلیون دلار در کارخانه بزرگ خود در مانائوس سرمایهگذاری کرده تا ظرفیت تولید را تا سال ۲۰۲۶ از ۱.۴ میلیون به ۱.۶ میلیون دستگاه در سال برساند. این مقیاسی است که اگر عادت دارید موتورسیکلت را کالایی خاص و تخصصی ببینید، درک آن دشوار است.
هوندا در حال حاضر حدود ۶۷ درصد از بازار موتورسیکلت برزیل را در اختیار دارد، به این معنی که تقریباً از هر ده موتورسیکلت فروخته شده در آنجا، هفت دستگاه نشان بالدار هوندا را دارند. برای شرکتی که اعتبار خود را بر پایه قابلیت اطمینان و کاربردی بودن بنا کرده، چنین سلطهای کاملاً منطقی است.
اما آنچه واقعاً برجسته میشود، این است که این مقیاس چگونه دیدگاه ما را نسبت به مسائل تغییر میدهد. به عنوان یک فیلیپینی، من به این صحنه عادت دارم. موتورسیکلتها اینجا همه جا هستند. مردم با آن به سر کار میروند، خرید میکنند و بچههایشان را به مدرسه میرسانند. آنها هم وسیله حمل مرسوله، هم وسیله نقلیه تردد و هم وسیله حمل و نقل خانواده هستند. اما برای رانندگانی از کشورهایی که موتورسیکلتها بیشتر برای تفریح استفاده میشوند، دیدن این سطح از وابستگی به دوچرخ میتوانند شگفتانگیز باشد.
وقتی از شهری مانند مانیل، جاکارتا یا سائوپائولو دیدن میکنید، تنها با شنیدن صداها متوجه میشوید که موتورسیکلتها چه نقش محوری در زندگی روزمره دارند. یک ریتم خاص وجود دارد: وزوز موتورهای تک سیلندر کوچک، حرکت آشفته اسکوترها در میان ترافیک، صحنه رانندگانی که کولهپشتی به دوش دارند یا سبدهایی که پشت موتورشان بسته شده و پر از مواد غذایی یا مرسوله است. این فقط مسئله حمل و نقل نیست. این تحرک به خالصترین و ضروریترین شکل ممکن است و این همان چیزی است که گسترش هوندا در برزیل را به موضوعی بسیار مهم تبدیل میکند، نه فقط برای شرکت، بلکه برای کل صنعت موتورسیکلت. این نشان میدهد که مرکز ثقل واقعی کجاست. رشد در بازارهایی که موتورسیکلت را وسیلهای برای فرار از زندگی روزمره در آخر هفته میدانند، اتفاق نمیافتد. رشد در جاهایی است که موتورسیکلتها چرخهای اقتصاد را به حرکت درمیآورند. تقاضا برای ماشینهای مقرونبهصرفه و کممصرف در حال کاهش نیست و برندهایی مانند هوندا این را بهتر از هرکس دیگری میدانند.
برای سواران در ایالات متحده، این واقعیت یک اثر جانبی جالب دارد. به این معنی که دنیای کاملی از موتورسیکلتها وجود دارد که هرگز به نمایشگاههای آمریکا راه پیدا نمیکنند. این موتورسیکلتهای کوچک، کاربردی و فوقالعاده همهکاره، اغلب در بازارهایی که بیشترین نیاز به آنها وجود دارد، محدود میمانند. از یک طرف، این هیجانانگیز است زیرا نشان میدهد چقدر پتانسیل برای تغییر هنوز وجود دارد. افزایش محبوبیت موتورسیکلتهایی مانند و ترایومف 400 و رویال انفیلد 350 حاکی از آن است که شمار بیشتری از سوارکاران در ایالات متحده دوباره شروع به قدردانی از ماشینهای کوچکتر و سادهتر کردهاند.
از سوی دیگر، این مسئله کمی هم ناامیدکننده است. بسیاری از این موتورسیکلتها برای سوارکاران روزمره آمریکایی که به دنبال چیزی سبک، سرگرمکننده و مقرونبهصرفه هستند، گزینهای کاملاً ایدهآل خواهند بود. زندگی با آنها آسان، هزینه نگهداری آنها کم و قابلیتهای آنها به طور شگفتانگیزی بالاست. اما پشت استراتژیهای بازار و مقررات آلایندگی محبوس شدهاند. در همین حال، در کشورهایی مانند برزیل و فیلیپین، آنها همه جا هستند و ثابت میکنند که موتورسیکلتها برای معنا دار بودن لازم نیست بزرگ یا گران باشند.
حرکت هوندا در مانائوس بازتابی از این حقیقت است. این یک شرطبندی بر روی بازار جهانی واقعی است، بازاری که توسط میلیونها سوارکار به حرکت درمیآید که موتورسیکلت را نه به عنوان اسباببازی، بلکه به عنوان ابزاری برای زندگی میبینند، و بازاری که به بازارهای مبتنی بر علاقهمندی محور مانند ایالات متحده اجازه میدهد به کار خود ادامه دهند. این موضوع یادآوری میکند که آینده موتورسواری همیشه از بالا به پایین تعریف نمیشود. گاهی اوقات، این آینده در حال حاضر در جاهایی در جریان است که دو چرخ به سادگی در بافت زندگی روزمره تنیده شدهاند، نه از روی انتخاب، بلکه از روی ضرورت.
انتهای پیام/




